جنبش سبز ماسوني از زاويه اي ديگر.
با عرض سلام خدمت خوانندگان محترم وبسايت وعده ي صادق، اينك بحث ديگري در باب ماسوني بودن جنبش سبز، خدمت اين عزيزان ارايه مي گردد.
قبل از هر چيز، نويسنده ي اين مقاله بر خود لازم مي داند تا چند نكته را به خوانندگان محترم يادآوري نمايد:
1 – تا قبل از بروز جنايات روز عاشورا توسط اصحاب جنبش سبز ماسوني، دست اندركاران وبسايت « وعده ي صادق » سياست سكوت نسبي (نه مطلق) و مدارا را با هواداران جنبش سبز ماسوني در پيش گرفتند. چرا كه گردانندگان اين وبسايت، خود را ملزم به تبعيت از بيانات مقام معظم رهبري مي دانند و با توجه به اين كه رهبر معظم انقلاب در زمينه ي حوادث حول و حوش انتخابات، موضع مدارا و دفع حداقلي را در پيش گرفتند، گردانندگان وبسايت نيز تلاش كردند تا حتي الامكان از درج هر مطلبي كه موجب بروز اختلاف گردد، خودداري نمايند. اين مسئله حتي در زمان تبليغات انتخاباتي نيز مد نظر دست اندركاران وبسايت قرار داشت؛ به نحوي كه عليرغم درخواست مكرر تعداد زيادي از خوانندگان وبسايت در زمان تبليغات انتخاباتي مبني بر درج نظر گردانندگان وبسايت پيرامون اصلح بودن كانديداهاي انتخاباتي، وبسايت « وعده ي صادق » از درج هر گونه نظر مستقيم در اين رابطه خودداري نمود تا مطابق با منش مقام معظم رهبري، جامعه ي مومن و مهدوي كشور، به صورت كاملاً ارادي و به دور از هر گونه تقليد، به رآي دادن بپردازند. هر چند كه در چند مقاله تلاش گرديد تا ويژگي هاي رييس جمهور مهدوي، به خوبي تبيين گردد. اما بعد از بروز فتنه هاي متعاقب انتخابات، عليرغم اين كه دست اندركاران وبسايت از برخي ارتباطات مشكوك جنبش سبز با دجال آخرالزمان يعني فراماسونري جهاني در ارتباط بودند، چشم به دهان رهبر معظم انقلاب دوختند و با توجه به مداراي آن حضرت با جريان فتنه، دست اندركاران وبسايت نيز از درج هر گونه مطلب جنجال برانگيز خودداري كردند. اين فتنه ها و گستاخي ها به حدي تداوم يافت كه در روز عاشوراء، جريان فتنه، همه ي خطوط قرمز را شكست و جاي هيچ مدارايي را باقي نگذاشت. در اين روز مقدس كه مومنان از برخي امور حلال همچون نكاح و ازدواج نيز به نيت احترام به مقام شامخ سالار شهيدان خودداري مي كنند، جنايتكاران طرفدار جنبش سبز ماسوني، بزرگترين توهين ها را به اسلام وارد كردند و وقيحانه تر اينكه به توجيه دست زدن ها، رقاصي ها، فحاشي ها و سنگ پراني ها نيز پرداخته و آن را در راستاي پيروزي خون بر شمشير اعلام كرده و مباح دانستند. با توجه به اين مسئله، ما نيز سكوت را جايز ندانسته و تلاش نموديم تا ماهيت اين جنبش ماسوني را به اختصار بيان نماييم. چرا كه ارتباط اين جريان با فراماسونري جهاني يا همان دجال آخرالزمان، حلقه ي ارتباط اين ماجراها با مهدويت نيز مي باشد.
2 – عليرغم اين كه در چند وبسايت و وبلاگ پيرامون ارتباط اين جنبش و سران آن با فراماسونري، مطالبي نگاشته شده است، اما مطالعه ي مطالب موجود در اين مقاله را نيز به عزيزان خواننده توصيه مي نماييم
3 – به تدريج و در طي روزهاي آينده، مطالب ديگري نيز پيرامون جنبش سبز ماسوني به نظر خوانندگان محترم وبسايت خواهد رسيد.
4 – به دليل وجود اشكال در سرور وبسايت، ممكن است دسترسي دوستان به اين مطالب به سختي صورت گيرد، اما ان شاء الله اين اشكال نيز به زودي رفع خواهد شد.
5 – اخيراً وبلاگي به آدرس http://freemasonsecret.wordpress.com مطالب كذبي را كه حاصل سفسطه و مغلطه بوده و همسو با مطامع جنبش سبز ماسوني است، منتشر ساخته است و در كمال وقاحت، آدرس وبسايت « وعده ي صادق » را نيز در لينك خود ذكر كرده است. گردانندگان وبسايت « وعده ي صادق » ضمن تبري جستن از وبلاگ مذكور، به زودي و به صورت كاملاً مستند، به ادعاهاي وبلاگ مذكور پاسخ خواهند داد. البته تلاش هايي از اين دست، قبل از انتخابات نيز از سوي جريان فتنه و مخالف نظام انجام شده بود، اما اينك اين تلاش ها شدت گرفته است و به زودي پاسخ آن ها ارايه خواهد گشت.
اينك نكاتي چند را پيرامون ارتباط جنبش سبز ماسوني با فراماسونري جهاني ذكر مي نماييم:
فراماسونري جهاني، علاوه بر بهره گرفتن از شواليه هاي خود كه در لژهاي ماسوني و ساير مجامع مخفي فعاليت مي كنند، حساب ويژه اي بر روي پياده نظام خود كه اقشار فريب خورده ي جوامع مختلف هستند باز كرده است. اين اقشار كه عمدتاً از اقشار برخوردار و ثروتمند جوامع مختلف هستند را شايد بتوان ماسون زده ناميد.
اين افراد ممكن است ظاهراً در جوامع اسلامي زندگي كنند و حتي عبادات را به صورت ظاهري انجام دهند، اما خلق و خو و منش آن ها با ماسون ها تفاوت چنداني ندارد. اين افراد همچون مردم جوامع ماسوني، بيشتر در زندگي عملي خود ماده گرا هستند تا معناگرا. به عبارت ديگر آن ها ممكن است نماز بخوانند، اما خدايي كه مورد پرستش آن ها است، همانند Great Architect of the Universe مورد تقديس ماسون ها، خداوندي مرده و استاتيك است. اين افراد نماز مي خوانند، اما از آن جا كه تصور مي كنند كه از خداوند متعال بيشتر مي فهمند، نسبت به شعائر ديني گزينشي عمل مي كنند. براي مثال در حالي كه به ظاهر قرآن را مي بوسند و آن را قبول دارند، اما به دستورات آن اعم از حجاب، جهاد، كمك به ساير برادران مسلمان (حتي در ساير كشورها) و ... بي توجهند. اين افراد در روز قدس كه آخرين جمعه ي ماه مبارك رمضان مي باشد، بطري هاي آب در دست گرفته، آب مي نوشند، سيگار مي كشند و شعارهاي يا حسين – مير حسين و نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران سر مي دهند. اگر عمده ي مراجع شيعه سيگار را مبطل روزه مي دانند، اين افراد به دنبال افرادي در حوزه مي گردند كه برخلاف اجماع سايرين، سيگار را غير مبطل بداند. در واقع اينگونه افراد تلاش مي كنند تا دين را مطابق ميل خود تفسير كنند، نه اينكه خود را با دين هماهنگ سازند.
نظرات شما عزیزان: